روان پادکست
05. عشق و کار- قسمت دوم
در بیان آنچه زندگی بشر را متمایز و معنی دار می کند می توان به جمله ی معروف فروید اشاره کرد که سنگ بنای انسانیت و هدف زندگی بشر را عشق و کار مطرح کرد. این دو مولفه است که ما را به حرکت وا می دارد و رو به جلو رفتن در زندگی را به ما هدیه می دهد.
تقابل عشق و کار ، تعارض پیش روی ما
برقراری تعادل بین عشق و کار در زندگی، اثر مستقیم بر تجربه ی ما از خودمان و احساس ما نسبت به خودمان دارد. زندگیمان راحتتر خواهد شد اگر چیزی را انتخاب کنیم که به آن علاقهمندیم تا وقتی به هر قیمتی در شغلمان بمانیم حتی اگر آن را دوست نداشته باشیم. البته همیشه این تعادل برقرار نخواهد شد ولی تلاش برای سنگینتر کردن کفه ی ترازوی علاقه به کار، نفس کشیدن را برایمان راحتتر خواهد کرد. دوست داشتن بیشتر خودمان در گرو برقراری نسبی این تعادل است. زندگی ما در رو به جلو رفتنها خلاصه میشود و عشق و کار نیروی محرکهی ماست.
در مسیر این تعارض چگونه حرکت کنیم؟
همه ی ما انسانها افرادی منحصر به فرد هستیم و در پازل دنیا مکانی مختص خودمان را اشغال کرده ایم. این مکان مختص ما، در گرو تصمیمات ما برای زندگیمان است. اینکه چه شغلی را انتخاب کنیم و اینکه علاقه به آن داریم یا نه و اینکه می خواهیم بی علاقه به فعالیتمان ادامه دهیم و یا در دل این فعالیت، جرقه های علاقه را بیابیم و یا کلا مسیرمان را عوض کنیم. همگی در گرو تصمیمات ما و انتخابهای ماست. اما این انتخاب ها و تصمیمات مختص خودمان است و نمی توان آن را به دیگری تحمیل کرد. ما با تصمیماتمان و اشتباهاتمان شناخته می شویم. پس باید تلاش کنیم تصمیمان را بگیریم و مسئولیت تصمیماتمان را در آغوش بکشیم و قد بکشیم از پس هر آنچه ما را از حرکت و رو به جلو رفتنها باز می دارد… همیشه اولین قدم، سخت ترین خواهد بود….